به گزارش تحریریه، به نقل از صندوق توسعه ملی، روزنامه شرق بیستم خردادماه 1402 در گزارشی با عنوان «صندوق توسعه ملی بیتوجه به الگوهای موفق جهانی» به بررسی کارکردهای صندوقهای ثروت جهان و مقایسه با عملکرد صندوق توسعه ملی ایران پرداخت؛ گزارشی که بر خلاف تیتر به ظاهر نقادانه آن، بیشباهت به یک «رپرتاژ آگهی» برای صندوق توسعه ملی نیست. در نوشتار پیشرو ضمن بازخوانی و تحلیل گزارش روزنامه شرق، در مقام پاسخ به همان تیتر نقادانه برآمدهایم که آیا به واقع صندوق توسعه ملی به الگوهای موفق جهانی بیتوجه است؟ در ادامه ابعاد و زوایای این موضوع را بررسی کرده و نتیجهگیری را به شما خواننده فهیم واگذار میکنیم.
گزارش روزنامه شرق؛ بازنویسی محتوای مورد تاکید صندوق توسعه ملی
بخش اول: وضعیت صندوقهای جهان
بدون تردید آنچه در گزارش بیستم خردادماه روزنامه شرق آمده، موضوعی تازه نبوده و گردآوری دادهها و بازنویسی محتوایی است که در وبسایت صندوق توسعه ملی در اختیار مخاطبان و علاقمندان قرار دارد. بخش نخست این گزارش به جایگاه و اهمیت صندوقهای ثروت ملی در جهان پرداخته، در بخش دوم آسیبها و چالشهایی که صندوق توسعه ملی با آنها مواجه است را در کانون توجه قرار داده و در نهایت پیشنهادهایی را هم برای بهبود عملکرد صندوق توسعه ملی مطرح کرده است؛ محورهایی که قطعا عنوان گزارش هیچ ارتباط مستقیمی با آنها ندارد. فارغ از این نکته کلیدی، بد نیست بدانیم این موضوعات بارها و بارها از سوی مدیران ارشد صندوق توسعه ملی مورد تاکید قرار گرفته و گزارش یادشده، به واقع گردآوری نه چندان هوشمندانه سخنان رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی است.
گزارش روزنامه شرق در بخش نخست جایگاه روبهرشد صندوقهای ثروت جهانی را مورد تاکید داده و عنوان کرده که «گزارش مؤسسه GSWF حاکی از روند رو به رشد داراییهای تحت مدیریت صندوقهای ثروت ملی در جهان است، به طوری که این رقم از 3.7 تریلیون در سال 2008 به 12 تریلیون دلار در سال 2022 افزایش یافته....»
رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی این موضوع را به صورت مبسوط در برنامه تلویزیونی صف اول در تاریخ دهم اسفندماه مورد تاکید قرار داده است: «صندوق ثروت ملی در جهان صندوقهایی هستند که مازاد درآمدهای ملی را در اختیار گرفته و سعی میکند با تبدیل این درآمدها به سرمایههای ماندگار و زاینده، آنها را برای نسلهای بعدی حفظ کنند. چنانکه در شرایط کنونی میتوان گفت بالغ بر یکصد صندوق ثروت ملی در جهان داریم که مجموع سرمایه آنها از 10تریلیون دلار فراتر میرود و به پشتوانه این منابع، حرکتهای بزرگ اقتصادی را در جهان رقم میزنند.»
گزارش شرق در ادامه به بررسی داراییهای تحت مدیریت صندوقهای ثروت بزرگ جهان و رویکرد این صندوقها به مقوله سرمایهگذاری پرداخته و آورده است: « ... صندوق ثروت ملی نروژ با هزارو 400 و چین با هزارو 300 میلیارد دلار دارایی، بزرگترین صندوقهای ثروت ملی در جهان محسوب میشوند. صندوق نروژ به لحاظ ساختار حکمرانی، پیشتازی، خلاقیت در نوع پرتفوی و تنوع سرمایهگذاری، اکنون بهعنوان یک الگوی موفق در جهان مطرح و بسیار مورد توجه است... »
این محور، موضوع دیگر مورد تاکید رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی در همان برنامه صف اول در تاریخ دهم اسفندماه است؛ حتی بعضا کلمهها و عبارات رئیس هیات عامل صندوق، درگزارش روزنامه شرق عینا تکرار شده: «صندوق ثروت ملی نروژ به عنوان یک الگوی موفق در جهان مطرح است و نزدیک به 1.4 تریلیون دلار دارایی دارد. صندوق نروژ به لحاظ ساختار حکمرانی و پیشتاز بودن در سرمایهگذاری و الگو بودن در نوع پرتفوی و تنوع سرمایهگذاری، خیلی مورد توجه بوده و به عنوان یک صندوق موفق از آن یاد میشود.»
بخش دوم: چالشهای صندوق توسعه ملی
در بخش دوم گزارش، روزنامه شرق به چالشهایی پرداخته که صندوق توسعه ملی با آنها درگیر است. در گزارش روزنامه شرق میخوانیم: « از مجموع 150 میلیارد دلار منابع واردشده به صندوق فقط 10 میلیارد دلار نزد بانک مرکزی باقی مانده است ... دولت اجازه برداشت از این منابع را ندارد .... استفاده از منابع صندوق برای تأمین بودجه جاری صندوق توسعه ملی را نیز مانند صندوق ذخیره ارزی دچار بحران کرده.... عدم بازپرداخت تسهیلات اعطایی به بخش دولتی و تعاونی و خصوصی، از چالشهای صندوق توسعه ملی است .... تبدیل منابع ارزی صندوق به ریال بهمنزله آبشدن منابع بوده ... »
تک تک موضوعات یادشده به عنوان چالشهای صندوق از سوی رئیس هیات عامل صندوق بارها مورد تاکید قرار گرفته و حتی با محوریت این موضوعات، همایش صندوق توسعه ملی در 24 اردیبهشتماه 1402 برگزار شد؛ نویسنده گزارش روزنامه شرق، محتوای سخنان رئیس هیات عامل صندوق در همایش یادشده را به عنوان عمدهترین چالشهای صندوق طرح کرده؛ چالشهایی که در ابعاد وسیع در کانون توجه رسانهها قرار گرفته و طبیعتا گزارش یادشده سخن جدیدی برای ارائه نداشت.
بخش سوم؛ پیشنهادهای نگارنده گزارش
و در آخر روزنامه شرقی پیشنهاد کرده: «بهتر است رویکرد صندوق از اعطای فقط تسهیلات، به ترکیبی از تسهیلات و سرمایهگذاری تغییر کند و سازوکاری برای نظارت در فرایند اعطای تسهیلات و وصول مطالبات ایجاد شود.»
صندوق توسعه ملی این پیشنهاد را به دیده منت میپذیرد اما نگاهی به سخنان مهدی غضنفری، رئیس هیات عامل صندوق در همایش 24 اردیبهشت نشان از آن دارد که حتی جمعبندی و پیشنهاد این گزارش هم تکرار مکررات است. گزیدهای از سخنان وی را در ادامه مرور و البته مقایسه کنیم به طرح چالشها و پیشنهادهای گزارش؛ غضنفری میگوید: «در صورتی که صندوق توسعه ملی در برنامه هفتم توسعه اقتصادی با مفهوم صندوق ثروت ملی، با تغییراتی همراه شود طبعا اقدامات موثرتری نسبت به گذشته صورت خواهد گرفت. نباید سرمایه را با ثروت اشتباه گرفت. زمانی که نفت به فروش میرسد گفته میشود منابع حاصل از فروش نفت در واقع ثروت است و در ادامه منابع در بودجه خرج میشود. این رویکرد اشتباه است. منابع در حقیقت سرمایه بوده و باید سرمایهگذاری شود. از طرفی وامی که به دولتها ارائه میشود به منزله کمک به دولتها نیست و باید منابع به صندوق بازگردد.»
در بخش دیگر نگارنده گزارش روزنامه شرق پیشنهاد داده که «گزارشهای صندوق نیز باید از محرمانگی خارج و شفاف شود تا مردم از جزئیات مصوبات و تصمیمات آن مطلع شوند.»
این پیشنهاد نیز دقیقا همان موضوع مورد تاکید غضنفری، رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی است: «در صندوق توسعه ملی تمام جمعیت کشور ذینفع آن محسوب میشود و این قبیل صندوقها در دنیا به صورت عام اقدام به اطلاعرسانی میکنند. هر چند بعضا از بنده در اعلام اعداد و ارقام صندوق و ارائه گزارش از حوزههای مختلف کاری آن خرده گرفته میشود، اما با توجه به اصولی که بر اساس آن حاکمیت صندوق بنا شده، اقتضای آن شفافیت کامل در فعالیتهاست و این مهم از ایجاد هرگونه رانت جلوگیری میکند.»
صندوق توسعه ملی در مسیر همسویی با تجربههای جهانی
حال و پس از حلاجی متن گزارش، زمان آن رسیده که تیتر انتخابی گزارش روزنامه شرق را زیر ذرهبین قرار دهیم تا بدانیم آیا به واقع صندوق توسعه ملی به الگوهای موفق جهانی بیتوجه است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، پرسشهای دیگری را در پنج محور مطرح کرده و پاسخ را به شما میسپاریم.
پرسش اول: آیا صندوقی که رئیس هیات عاملش به کرات تکرار میکند که باید صندوق توسعه ملی ایران به مثابه نمونههای مشابه جهانی، تبدیل به صندوق ثروت ملی شود، به تجربههای جهانی بیتوجه است؟
«نام دقیق این صندوقها در جهان صندوقهای ثروت ملی است، اما در کشور ما به دلایلی 12 سال پیش که این صندوق تشکیل شد، صندوق توسعه ملی نام گرفت. منظور از صندوق ثروت ملی در جهان صندوقی است که مازاد درآمدهای ملی را در اختیار میگیرد و سعی میکند با تبدیل این درآمدها به سرمایههای ماندگار و زاینده، آنها را برای نسلهای بعدی حفظ کند. منابع صندوق توسعه ملی متعلق به نسلهای آتی است؛ چراکه منابع طبیعی مانند نفت و گاز تمام شدنی هستند و حال که امروز ما این منابع را مصرف کرده و میکنیم، باید بخشی را هم حفظ و به نسلهای بعدی تحویل دهیم. این کارکرد یک صندوق ثروت ملی است. گزینه امروز تبدیل صندوق توسعه ملی به صندوق ثروت ملی است.»
(مهدی غضنفری، در گفتوگو با برنامه تلویزیونی صف اول، 10 اسفند 1401)
پرسش دوم: آیا صندوقی که رئیس هیات عاملش پیشنهاد تغییر هزینهکرد منابع حاصل از فروش نفت و گاز و تمرکز بر سرمایهگذاری به مانند صندوقهای ثروت ملی جهان را میدهد، به تجربههای جهانی بیتوجه است؟
«در صورتی که صندوق توسعه ملی در برنامه هفتم توسعه اقتصادی با مفهوم صندوق ثروت ملی، با تغییراتی همراه شود طبعا اقدامات موثرتری نسبت به گذشته صورت خواهد گرفت. نباید سرمایه را با ثروت اشتباه گرفت. زمانی که نفت به فروش میرسد گفته میشود منابع حاصل از فروش نفت در واقع ثروت است و در ادامه منابع در بودجه خرج میشود. این رویکرد اشتباه است. منابع در حقیقت سرمایه بوده و باید سرمایهگذاری شود.»
(مهدی غضنفری، همایش صندوق توسعه ملی،24 اردیبهشت 1402)
پرسش سوم: آیا صندوقی که رئیس هیات عاملش اصول سانتیاگو را محور مطلوب حکمرانی صندوق توسعه ملی میداند، به تجربههای جهانی بیتوجه است؟
«اصول سانتیاگو میتواند به عنوان یک محور مطلوب برای حکمرانی در نظر گرفته شود. این اصول درواقع ۲۴ اصل است که به صورت اختیاری در مجمع بینالمللی صندوقهای ثروت ملی وضع شده است. ایران نیز جزو موسسان است و در این مجمع حضور دارد. با اتکا به چنین اصولی میتوان یک صندوق کاملا شفاف و عاقلانه داشت. اکنون ۴۱ صندوق عضو مجمع فوق هستند و بسیاری از آنها اصول داوطلبانه را اجرا میکنند.»
(مهدی غضنفری، همایش صندوق توسعه ملی،24 اردیبهشت 1402)
پرسش چهارم: آیا صندوقی که محور حکمرانی تازهاش را به مانند صندوق ثروت ملی در جهان سرمایهگذاری میداند، به تجربههای جهانی بیتوجه است؟
«رویهها و رویکردهای حکمرانی تازهی صندوق توسعه ملی، خبر از یک چرخش تاریخی میدهد که صندوق توسعه ملی را بیش از هر زمان دیگری به اهداف تشکیلش نزدیکتر میکند: صندوقی ثروتساز و ارزشآفرین. صندوق توسعه ملی در آستانهی مسیری روشن قرار گرفته که ثمرهاش حفظ و ماندگاری منابع ملی است؛ چشماندازی که سهم نسلهای آتی از منابع طبیعی و ملی، چون نفت و گاز را حفظ کرده و آیندهی روشنی را برای فرزندان ایران کهن تضمین میکند. این حکمرانی تازه به مثابه صندوقهای ثروت جهانی، بر اصل «سرمایهگذاری» استوار است.»
(علیرضا کنگرلو، مدیر حوزه ریاست و روابط عمومی صندوق توسعه ملی، 28 اسفند 1401)
پرسش پنجم: آیا صندوقی که پایش رویدادها و تحولات صندوقهای ثروت جهان را در کانون توجه قرار داده و تجربههای جهانی را در مجاری ارتباطی خود چون وبسایت و نشریات تخصصی منتشر میکند، به تجربههای جهانی بیتوجه است؟
«برای دستیابی به اهداف و افقهای جدید، باید از دایره محدود و محصور فراتر رفت و گام در عرصههای جدید گذاشت؛ که بیتردید تکرار تجربههای پیشین، نتایج متفاوتی در بر نداشته و گشتن بر تسلسلی کمرمق است. طی طریق تعالی برای مجموعهای چون صندوق توسعه ملی به مثابه یک صندوق ثروت برای آیندگان و حتی پهلو زدن به نمونههای بزرگ و موفق در مقیاس جهانی، یک راه بیشتر ندارد: کشف اقیانوسهای جدید.
حال که صندوق توسعه ملی، سرمایهگذاری و مولدسازی داراییها به منظور تولید ثروت برای نسلهای آینده را به عنوان ماموریت بنیادی و راهبردی خود تعیین کرده و قطبنمای حرکت را به سوی آن تنظیم کرده است، گام زدن در افقهای تازه و کشف افقهای جدید بیش از از زمان دیگری اهمیت یافته است. بدیهی است که هر اندازه که از این اقیانوسهای جدید بیشتر بدانیم، مستحکمتر و با ضریب خطای کمتر گام برمیداریم.»
(علیرضا کنگرلو، مقدمه ماهنامه ثروت ملی، پایش تحولات و رویدادهای صندوقهای ثروت ملی جهان، دیماه 1401)
جمعبندی
بدون تردید هر صاحب اندیشهای با ارائه پاسخ منفی یا مثبت به پنج پرسش طرحشده، میتواند برای پرسش اصلی این نوشتار یعنی «آیا صندوق توسعه ملی به الگوهای موفق جهانی بیتوجه است؟» پاسخی درخور بیابد.
و در پایان برخود لازم و واجب می دانیم از زحمات آقای امیرحسام اسحاقی در گردآوری و نگارش گزارش « صندوق توسعه ملی بی توجه به الگوهای موفق جهانی» قدردانی کنیم که فرصت مباحثه پیرامون جایگاه صندوق توسعه ملی را در روزنامه وزین و پرمخاطب شرق ایجاد کردند؛ صندوقی که با همراهی و همفکری دولت و مجلس و همچنین افکار و آرای عمومی، میتواند ترسیمگر فردایی روشن برای نسلهای آتی باشد.
پایان/
نظر شما